تدابیر ویژهای که غالبا صرفه اقتصادی در آن محور کار است و نمایش فیلمها که به روش دیجیتال است بسیاری ازهزینهها را کاهش داده و گفته میشود برای آنکه فیلمها با کیفیت مطلوبی روی پردههای سینماهای نمایشدهنده جشنواره پخش شوند، دستگاههای پخش مخصوصی وارد شده تا حین نمایش فیلمها مشکلاتی پیش نیاید؛ مشکلاتی از قبیل پخش نامطلوب صدای فیلمها یا عدم تناسب رنگبندی حین نمایش و... . اکنون که نمیتوان در اینباره قضاوت کرد چراکه هنوز فیلمهادیده نشده است اما امیدواریم این صرفه اقتصادی به نفع سینمای ایران تمام شود. اساسا در عصر حاضر که دنیای دیجیتال به لحاظ مرزبندی کیفی عالم نگاتیو را به عقب رانده است پرداختن بدین روش برای برگزاری جشنواره فیالنفسه اتفاق مثبتی است چرا که دنیای کیفیت تصاویر دیجیتال بسیاری از مشکلاتش را پشت سرگذاشته و اشکال اصلیاش را که تخت بودن تصاویر و عمق میدان نداشتن بود را برطرف ساخته است. پس اساسا این رویکرد سازمان جشنواره را بدون درنظر گرفتن صرفه اقتصادی آن، باید به فال نیک گرفت.
از حاشیههای فراوان جشنواره که بگذریم به نظر میرسد اولویت جشنواره فعلی با جوانان تازهوارد شده به سینماست و از نامهای بزرگ تنها داریوش مهرجویی با فیلم «چه خوبه که برگشتی» در جشنواره امسال حاضر است. او که در سالهای پیش با ساختن فیلمهای نه چندان باکیفیت تماشاگران خود را ناامید کرده است امیدواریم با فیلم کنونیاش به شاخصههای آثار ماندگارش نزدیک شده باشد و همانند داریوش مهرجویی فیلم ساخته باشد که آثار گرانقدری در سینمای ما ساخته است.
از مهرجویی که بگذریم میرسیم به بهنام بهزادی که چند سال پیش با فیلم «تنها دوبار زندگی میکنیم» چشمها را به خود خیره کرده بود و امسال امیدواریم با فیلم «قاعدهبازی» در حد و اندازه خود مانده باشد. باید اعتراف کرد تنها فیلمی که بسیاری در این جشنواره شوق دیدنش را دارند همین فیلم بهنام بهزادی است که عملا ثابت کرده سینما را بلد است و به اندازه کافی تجربه و هوش فیلمسازی دارد.دیگر فیلم جشنواره که گفته میشود تاکنون بهترین اثر فیلمسازش است فیلم پوران درخشنده با عنوان «هیس دخترها فریاد نمیزنند» است و بالاخره گویا جنجال بر سر سکانس پایانی این فیلم با ارشاد پایان یافته و فیلم با اصلاحات ارشاد در جدول نمایش فیلمهای جشنواره حضور دارد. از اینها که بگذریم میرسیم به تعدادی فیلم و فیلمساز که باید فیلمشان را دید تا بتوان درباره آنها اظهارنظر کرد.
یکی از نکات مثبت جشنواره فعلی این است که مستندسازان تا حدودی حضور در آن را جدی گرفتهاند و بخش مستند جشنواره امسال حتی پر و پیمانتر از جشنواره تخصصی فیلمهای مستند[سینما حقیقت] است و شاید جایزه کلانتر این جشنواره نسبت به سینما حقیقت و مشکلات اقتصادیای که فیلمسازان مستند ما در این روزگار دارند انگیزهای قوی برای حضور جدی آنها در این جشنواره شده است. واقعیت این است که سینمای مستند از آنجا که هزینه تولید بالنسبه پایینی دارد [در مقایسه با تولید آثار بلند سینمایی] اگر جدی گرفته شود و اگر به درستی ساخته شود قدرت تاثیرگذاری زیادی دارد که میتواند ذائقهسازی مناسبی برای مخاطب خاص و عام در سینمای ایران ایجاد کند و این میتواند بسترسازی مناسبی باشد برای تغییر ذائقه مخاطب فراگیر سینمای ایران از تماشای آثاری سطحی به ایجاد شور و اشتیاق برای دیدن فیلم مستند و از بین رفتن دافعه کلیشهوار در ذهن مخاطب ایرانی برای تماشای چنین فیلمهایی و اگر این تابو شکسته شود میتواند اثرات ثمربخش در سینمای ایران داشته باشد با همه اینها امیدواریم فیلم نشویم و حداقل یک یا چند فیلم خوب در جشنواره سیویکم فیلم فجر ببینیم.